ناگفته‌هاي جهاد رزمندگان لشکر25 کربلا با تکفیریها؛

ناگفته‌هاي جهاد رزمندگان لشکر25 کربلا با تکفیریها؛

سیاسیون بدانند که جبهه انقلاب اسلامی اکنون در سوریه است / تقدیر سردار سلیمانی از رزمندگان لشکر 25 کربلا در سوریه +تصاویر

دوشنبه 23 فروردین 1395

در بین الحرمین با او تماس می گیرند که روز اعزام است همانجا دو رکعت نماز می خواند یک سلام خالصانه به امام حسین می دهد و می گوید: "ببخشید نتوانستم در شلوغی بوسه ای بر ضریح مبارکت بزنم. من برای دفاع از حرم خواهرت حضرت زینب(س) می روم."

اختصاصی رزمندگان شمال/ اكنون بر كسي پوشيده نيست كه حضور موثر رزمندگان كشورمان در قالب مدافعان حرم، يكي از عوامل اصلي شكست توطئه‌هاي صهيونيسم جهاني در به شكست كشاندن جبهه مقاومت اسلامي در خط مقدم سوريه است. نبردي سخت در سرزمين شام كه چند سالي مي‌شود شاهد زورآزمايي جدي اسلام ناب محمدي به رهبري ايران اسلامي عليه اسلام آمريكايي گروه‌هاي سلفي- صهيونيستي به پشتباني استكبار جهاني و ارتجاع منطقه است.

اما پيچيدگي‌هاي اين جنگ طولاني در كنار شرايط خاص حاكم در جبهه‌هاي نبرد در سوريه ما را برآن داشت در گفت و گو با سردار حميدرضا رستميان فرمانده لشكر عملياتي 25 كربلا از چند و چون حضور رزمندگان كشورمان در سوريه و پرسش‌هايي كه پيرامون اين موضوع وجود دارد، بيشتر بدانيم.

سردار رستميان از رزمندگان پيشكسوت لشكر 25 كربلا است كه اواخر سال 60 به عنوان بسیجی عازم جبهه‌هاي جنگ شد و  در عملیات متعددي چون بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر )، آزادسازی جاده پیرانشهر سردشت( در غالب تيپ ويژه شهدا به فرماندهي شهيد كاوه)، والفجر مقدماتی والفجر 4و 6 و8  و10، عملیات بدر، کربلای 1، 4، 5، 8 و 10 ، عمليات نصر 4 و بیت المقدس 7 حضور فعالی داشت. اين رزمنده ی 50 ساله كه بيش از نيمي از عمر خود را در لباس رزم گذرانده است، در گفتگوی اختصاصی با رزمندگان شمال، از حضور موثر رزمندگان و شهداي لشكر 25 كربلا در جبهه سوريه مي‌گويد كه در طي جنگ تحميلي ، نبرد با اشرار و تکفیری ها كارنامه‌ درخشاني از خود به يادگار گذاشته‌اند:

 

سوريه؛ جبهه حق و باطل

اين سوال كه چرا بايد رزمندگان كشورمان در سوریه حضور داشته باشند همواره از ما پرسيده مي‌شود. اين امر دلايل متعددي دارد، اول اينكه سوريه یکی از هم‌پیمانان جمهوری اسلامی ايران است. اولین کشوری هم بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن سال 57 به ملت ایران و رهبر فقید آن تبریک گفت. سوريه در ميان كشورهاي عربي همواره صريح‌ترين مواضع را در مبارزه با اسرائيل غاصب داشته است. در همين خصوص آرمان‌های جمهوری اسلامی و راهبردهایی که حضرت امام (ره)  ترسيم كردند نيز قاطعانه ايران اسلامي را در برابر توطئه‌هاي امريكا و اسرائيل غاصب قرار داده است. بنابراين یک بعد موضوعات ریشه‌اي است كه باعث نزديكي دو كشور به هم مي‌شود.

مساله بعدي به این شکل است که براي ما به عنوان شيعه و پيروان اهل بيت، يعني كساني كه شعار حسین حسین می‌گوييم و از صبر زینب حرف می‌زنيم، امروز يك وظيفه است كه در آن میدان حضور پیدا کنیم و به نداي هل من ناصر امام عصر لبیک بگوییم. امام حسین(ع) از مریدانش می‌خواهد از حرمین دفاع کنند و ما هم بايد به اين ندا لبيك بگوييم. یک بخش دیگر مربوط به صف آرايي دو اسلام مي‌شود. اسلام ناب محمدی با رهبری نظام جمهوری اسلامی و در راس آن امام خمینی (ره) و اکنون امام خامنه ای و در مقابل نيز جبهه اسلام آمریکایی که به هرحال با عنوان وهابیت و تکفیری ها شناخته مي‌شوند و عده ای را گول می زنند و به شکلی در جهت مقابله با اسلام ناب به میدان مي‌آورند. ما بايد در مقابل اين انحراف بايستيم.

 

عمق استراتژيك سوريه

سوریه به دلیل شرايط استراتژيكي‌اش از ابتدا به عنوان يكي از پايگاه‌هاي انقلاب اسلامي مطرح بوده است. اين كشور از لحاظ جغرافیایی هم مرز با فلسطین اشغالی است و با لبنان نيز مرز مشترك دارد. به اين لحاظ از اهميت بسياري برخوردار است و از ابتدا پایگاه های انقلاب اسلامی در آنجا وجود داشت. اين اهميت اما براي رژيم صهيونيستي و برخي از دولت‌هاي منطقه نيز وجود دارد و حساسيت زاست. به همين خاطر با مسائلي كه در پنج سال اخیر در منطقه رخ داد و فتنه بزرگی که در سوریه انجام گرفت، کشورهایی مثل ترکیه، عربستان، اردن و همچنين اسرائیل غاصب که در ضربه زدن به سوریه متحد هستند، با فراخوانی و آموزش و سازماندهی و تجهیز تکفیری‌ها و فرستادن آنها به داخل کشور سوریه، فتنه‌ای ایجاد كردند که متاسفانه دامنگیر مردم سوریه شد. از همان زمان هر چه ميزان حضور دشمنان در خاک سوریه بیشتر شد حضور ایران برای دفاع از راهبرد خودش هم بیشتر شد.

 

حضور ايران؛ مستشاري يا رزمي

حضور مدافعان حرم كشورمان ابتدا به شکل مستشاری در جهت کمک به دولت سوریه و انجام اصلاحات مناسب در اين كشور به نفع مردم آن صورت مي‌گرفت. اين حضور مستشاري در قالب مشاوره و کمک به نظامیان اين كشور در جهت انجام ماموريت‌هاي‌شان بود. رزمندگان كشورمان با پشت سرگذاشتن هشت سال دفاع مقدس به تجربیات ارزشمندی رسیده‌اند که در صورت لزوم مي‌توانند آن را در ميدان‌هاي مختلف استفاده كنند. يعني همان كاري كه اكنون در سوريه صورت مي‌گيرد.

منتها به مرور زمان نیروهای رزمی دشمن تکفیري شامل کشورهای مختلف عربی و آفریقایی و حتی کشورهای اروپایی و مسلمان‌هایی که از حقایق دینی خبر ندارند، روز به روز در سوريه بيشتر شد. در كنار آن با جذب حرفه‌اي‌هاي اجير شده و حتي حضور ماموران سیا و موساد در میدان عمل به قدري شدت گرفت و پيش رفت كه جمهوری اسلامی ایران با درخواست سوریه حضورش را در اين كشور پررنگ‌تر کرد.

بنابراين رزمندگان كشورمان تقریبا در قالب گروههای رزمی محدود اعزام میشوند و با این حضور کمک‌های شايسته‌اي به جبهه مقاومت اسلامي شد و جبهه ما به موفقیت بزرگي دست يافت. یک روزی شاید 10 درصد از سوریه در اختیار دولت بود الان 65 درصد از حکومت و جغرافیا در اختیار دولت سوریه است. ما پرچمداری ایرانی‌ها و سایر مسلمانان کشورهای دیگر را در این میدان داریم که با عشق دفاع از حرم، با عشق کمک و تقویت جبهه اسلامی و مقاومت حاضر مي‌شوند و حضورشان موفقیت آمیز است. البته روسیه هم بعد از چهار سال  حضور خود را قطعی کرد و کمک قابل ملاحظه ای به دولت و مردم می‌کند.

 

رزمندگان ايراني، پرچمدار دفاع از حرم

از سایر کشورهاي مدافع جبهه مقاومت اسلامی نيز آنهایی که دوست دار دفاع از حریم اهل بیت هستند به میدان می‌آیند که بخشی از رزمندگان، لبناني، سوریه‌اي، افغانستاني، پاکستاني و... هستند. اینها كساني هستند كه داوطلبانه به میدان مي‌آيند و در سازمان رزم شکل مي‌گيرند. مي‌توان گفت ایرانی‌ها پرچم دار هستند و خداوند لطف کرد و در این زمان، این دوره و این عصر، انقلاب اسلامی به عنوان زمینه ساز ظهور منجي عالم بشريت به همه معرفی شده است. مسلمانان و رزمندگان مدافع حرم از هر مليتي كه باشند پذیرفته‌اند که ایراني‌‌ها به خاطر داشتن حکومت اسلامی و تجربیات گرانبهایی که از دوران دفاع مقدس از لحاظ توانمندی دارند، رهبری و فرماندهی این گروه‌ها را برعهده بگيرند. در میدان عمل هم شاهد هستيم كه هدايت رزمندگان ايراني بسیار خوب عمل می‌كند و مدافعان حرم زیر پرچم انقلاب اسلامی در حال اجرای ماموریت‌ دفاع از حريم اهل بيت هستند. از آثار پر خیر و برکت این حضور نيز نشان دادن يك فرهنگ شیعی ایرانی به مدافعان حرم است كه همگي زير چتر نظام اسلامي حركت مي‌كنند.

 

اعزام‌ها محدود است

يك سوال كه معمولا جوان‌ها دارند اين است كه چطور مي‌توانند به جمع مدافعان حرم بپيوندند؟ نیروهای مردمی باید از کانال بسیج و مراجعه به نواحی مقاومت و گردانهای امام حسین (ع) که در مازندران زیر نظر لشگر 25 کربلا هستند اقدام كنند. داوطلبان از آن طریق شناسایی می‌شوند و ارزیابی صورت می گیرد و بعد از ارزیابی فراخوانی و سازماندهی این عزیزان در سازمان رزم انجام خواهد شد. آموزش های لازم برای آنها برنامه ریزی می شود و نهایتا بحث اعزام و حضور در مناطق است كه در جريان آن بايد مراحلی طي شود. البته اعزام‌ها محدود است و در مقابل داوطلب و مشتاق در بین مردم بسیار زیاد. به همين دليل گزينش و اعزام با سختي صورت مي‌گيرد.  

 

سیاسیون بدانند که جبهه انقلاب اسلامی اکنون در سوریه است

حضور رزمندگان داوطلب، بخشي مستشاری و بخشي رزمي است. شهدا غالبا در صحنه نبرد شهید مي‌شوند و خانواده‌ها برای نشر فرهنگ شهادت بهترین وظیفه را برعهده دارند. با خون پاک شهدا جامعه بصیر مي‌شود و از مسئولین و سیاسیون که حاکم هستند انتظار داریم به اين نكته واقف باشند كه اكنون انقلاب اسلامی جبهه اش سوریه است. ما کنار کشور فلسطین اشغالی هستیم و این فرهنگ باید در جامعه نشر یابد. یقینا فتنه در سوریه یکی از علایم ظهور است که انشاءالله مردم و مسئولين به این وضع توجه کنند که اگر فردا روزی امام زمان ظهور کند، آماده باشیم تا بتوانیم به ندای "هل من ناصر" امام عصر(عج) لبیک بگویيم.

 

شگرد تكفيري‌ها

یکی از شگردهای تکفیری‌ها جنگ روانی است. در شبکه های مختلف در سایت های مختلف بدبختی و کثافت کاری و شقاوت خودشان را نشان می دهند. اينها به راحتی سر می‌برند. با انواع ابزار با کارد، با اره موتوری و... به هر جا هجوم می‌برند قتل و غارت می‌کنند و به هیچ کس رحم نمي‌كنند. اصلا انسان نیستند که بتوانند حرف مخالف را بپذیرند لذا با مخالفین خود برخورد می کنند. یک الگوی حکومتی هم برای خودشان تعریف کرده‌اند که سنتی است. مثل صدر اسلام در زمان خلفا كه در منطقه‌ای یک امیری نصب می‌شد. اينها هم امير دارند. مثلا امير عراق، امير خراسان و... تقسيم بندي است كه بين خودشان دارند.

در راس اینها ابوبکر بغدادی است كه او را امیرالمومنین می گویند. این الگوی حکومتی شان است و از لحاظ عقيدتي هم پیرو اسلام وهابی هستند. فرقه‌اي که دست ساخته عبدالوهاب است. طرز فكر اين شخص كاملا طراحي‌اش انگلیسي است. اين گروه از لحاظ تاکتیکی در صحنه نبرد قوی نیستند. شقاوت و جنگ روانی‌شان باعث شده بود نيروهايي كه قبلا مقابل آنها بودند سستي نشان دهند. وگرنه قضيه مدافعان حرم فرق مي‌كند. یک موقع در صحنه نبرد یک انسان مومن برابری می‌کند با 10 تا کافر. در ميدان عمل هم وقتي مدافعان حرم با قدرت و ايمان مقابل‌شان ايستادند همين طور ‌شد. تعداد شهدا و کشته ها را در عملیات ها آمار می گرفتیم مثلا 10 نفر شهید می دادیم آنها صدنفر کشته میدادند.

 

آینده سوریه

در مورد آينده سوريه برخی چیزها را صحنه نبرد مشخص می کند. پیروزی ها در صحنه نبرد در میز مذاکره هم نقش دارند. اگر در میدان به موفقیت برسیم و ناکامی آنها را نشان دهیم قطعا در ميز مذاكره به نتایج خوبی خواهيم رسيد. پایان و بن بست جنگ راه حل سیاسی است و بن بست راه سیاسی نیز جنگ است. ما باید غیر از اینکه در میدان عمل وظیفه خود را انجام بدهيم از مردم هم دفاع کنیم و از حرمین هم دفاع کنیم. در كنارش میز مذاکره نیز باید باشد تا خواسته ها به نفع مردم سوريه گفته شود. نه اینکه امریکا و اسرائیل غاصب طراحی کنند و باید ديد خواسته های مردم چیست. مردم امنیت و آسایش و حاکمیت دین را می خواهند. اکثر مردم خواهان حضور بشار اسد هستند. با جنايت‌هاي تكفيري‌ها، مردم ديگر پذيراي آنها نيستند. باید از راه مذاکره بهترین راه برای ایجاد آرامش در سوریه در نظر گرفت شود. با نگاه به اینکه پایگاه انقلاب اسلامی حفظ شود  و ان‌شاءالله در رکاب امام زمان صف ارایی کنیم و بیت المقدس را آزاد کنیم. نگاه‌مان و همت‌مان بايد اين طور باشد.

 

پذيرش فرهنگ ايراني

چیزی که در آینده خود را نشان می دهد پذیرش فرهنگ خوب ایرانی‌های شیعه به مردم سوریه است. در بین رزمندگان مقاومت از کشورهای مختلف در بین مردم سوریه با ما ارتباط دارند. آنها از ایرانی‌ها صفات زیبای انسانی را می بینند که آمدیم آنجا داریم ایثار می کنیم تا مردم به آرامش برسند حفظ حقوق مردم بسیار در نگاه ما ایرانیها بالا است. حتی در مسائل شرعی دست نزدن به اموال و امکانات و حتی خوراکیها که در منازل و سنگرهاست، همه اینها باعث می شود که آنها ایرانیها را مقدس بینند و واقعا اشک شوق و رضایت را در سیمای مردم مي‌بينيم که چقدر از ایرانیها به خاطر حفظ حقوقشان راضی هستند. در آینده یک تحول فرهنگی در سوریه رقم می خورد و قطعا سوري‌ها بعد از این فتنه پذيراي فرهنگ زيباي ايراني مي‌شوند.

 

شهيد همداني مي‌گفت لشگر25 کربلا و گردان امام حسین فريدونكناردر کشور الکو و نمونه است

شهید همدانی هم فرمانده بود وهم پدر که جوهر رهبری داشت. حاج حسين انسان وارسته‌اي بود که خود را از کاروان شهدا عقب افتاده می‌دید. خاطره‌اي كه از ايشان دارم مربوط به زماني مي‌شود كه در مازندران حضور داشتند. یک شب در منزل برادر اصغر شالیکار میزبان ایشان بودیم. شهيد همداني در آنجا از سازماندهی نیروهای بسیج درکشور صحبت کرد که در سوریه و عراق نیز نمونه‌هايي از بسيج مردمي وجود دارد. بعد ازگردان امام حسین(ع) فریدونکنار بازديد کردند و از گردان اين شهر خيلي تعريف كردند. می گفتند که الگوی سایر گردان های امام حسین (ع) است. تعابير شهيد همداني در آن روز خيلي جالب بود. ایشان هر نقطه ای کشور می رفتند در جمع رزمندگان می‌گفتند به لشکر 25 کربلا و گردان فریدونکنار بروید و از آن الگو بگيريد. در تمام جلسات می‌گفتند كه گردان فریدونکنار الگوست. در مورد حضور در سوريه هم صحبت كردند و می‌گفتند به آنجا می‌رویم تا نقش رزمی را بازی کنیم. به گفته شهيد همداني گردان فريدونكنار همیشه اولین گردانی بود که به سوریه اعزام مي‌شد.

نماز جماعت رزمندگان مازندران به امامت سردار سلیمانی

سردار سليماني چند روز پيش در سوريه پیش ما آمدند و گفتند مي‌خواهند رزمنده‌های لشگر را ببینند. لشگر مازندران در سوریه موفقیت های زیادی داشت و سردار سليماني مي‌خواستند از رزمنده‌ها تشكر كنند. پشت سرشان نماز را خواندیم و بنده خیر مقدم گفتم و رزمندگان برای دیدارشان بی تابی مي‌كردند. حاج قاسم صحبت‌هايي در خصوص اطاعت از رهبری و نبرد با دشمن كردند. در همان جا اتفاق جالبي افتاد. یکی از دوستان گفتند ما دوست داریم چندباره به اينجا بياييم و مدافع حرم شويم. از سردار هم خواستند تا ابلاغ کنند و اين امر صورت بگيرد. حاج قاسم در پاسخ گفتند شما بايد از خدا و اهل بیت بخواهید تا این مجوز برای شما صادر شود. کسی که بیاید از حضرت زینب(س) دعوت گرفته است.

لشكر 25 كربلا؛ از جنگ تا جنگ

لشکر 25 کربلا سابقه درخشانی دارد. لشكري الهي كه از بین مردم ولایتمدار مازندران و با نام مبارک کربلا ظهور کرد و در دوران دفاع مقدس بهترین عملیات‌ها را اجرا كرد و حماسه‌هايي بسياري رقم زند. نام لشكر كربلا در تمام كشورمان معروف است، تا جایی که مقام معظم رهبری در رابطه با این لشگر مي‌فرمايند: "لشگر 25 کربلا لشگري قوی، قدرتمند، خط شکن  و خط نگه دار بود." بعد از جنگ این لشگر در میادین دیگر حضور يافت و خدا را شکر در حراست و حفاظت از جمهوری اسلامی در مناطق مرزی بارها شركت كرد و عملیات های موفقي را پشت سرگذاشت

الان هم آينده لشكر كربلا به اين شكل ترسیم شده است كه برای دفاع از حرمین شریفین، بخشی از يگان‌هايش به شكل داوطلبانه در جمع مدافعان حرم حضور يابند و شكر خدا توانسته‌ايم ماموریت‌مان را در این مرحله به خوبي انجام دهیم. حضور ما آثار بسیار خوبی در توانمندسازی و تقویت رزمندگان اسلام داشته است. جالب است در اجتماعات و بین مردم، جوانان بسیار خوب و افراد بسیار متعهدی هستند که شب و روز به ما مراجعه می کنند و خواهان حضور در این جبهه انقلاب اسلامی هستند. اشتياق آنها مصداق بارز همان سخن حضرت آقاست كه مي‌فرمايند: جوانهای این دوره کمتر از آن دوره نیستند. جوانهای ما مشتاقانه و بی صبرانه منتظر این هستند که در سازمان رزم قرار بگیرند و در ميدان عمل حضور پیدا کنند.

 

14 شهيد مازندراني مدافع حرم

تمام کسانی که در دوران دفاع مقدس بودند 90 درصدشان احساس می کنند از کاروان شهدا عقب هستند و از دوستان شهیدشان دور افتاده‌اند. در واقع دل ما تنگ است که آنها عندربهم یرزقون اند وما در فضای مرده دنیا گرفتار روزمرگی های دنیا هستیم. لذا این میدان و همه میدان هایی که بوی شهادت می دهد بوی خدمت بهتر می دهد. در این فضاها بچه ها پیشتاز هستند. می خواهد یک رزمنده ساده باشد يا فرماندهان دوران دفاع مقدس كه برخي‌شان هم وارد ميدان شده اند و بهترين نقش را هم ايفا مي‌كنند.

استان مازندران نزديك به 10 هزار و 400 شهید به نظام هدیه کرده است كه از این تعداد 70 درصد از لشکر ویژه 25 کربلا بوده‌اند. در جبهه مقاومت اسلامی هم تا کنون 14 شهید را استان مازندران در راستای دفاع از حرم اهل بیت (ع) هدیه کرده است كه از ميان آنها، 7 شهید مربوط به لشگر عملياتي 25 كربلا هستند. سردار شهید سیدجلال حبیب الله پور، سردار شهید محرم علی مرادخانی، شهید محمد شالیکار، شهيد مصطفی شیخ الاسلامی، شهيد روح الله صحرایی، شهيد اسماعیل خانزادی و شهید عبدالرحیم فیروزآبادی از شهدای لشکر ویژه 25 کربلا هستند كه در مقابله و مبارزه با تکفیری‌ها به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. (در زمان انتشار این مصاحبه، آمار شهدای مازندران در جنگ با تکفیری ها به 17 نفر رسید)

 

جانبازي كه شهيد مدافع حرم شد

شهید محمد شالیکار اهل فریدونکنار بود. به دليل جانبازی شدیدي كه داشت عضو نیروهای طبقه پنج محسوب مي‌شد. یعنی کسی که حالت اشتغال دارد، در استراحت است اما شاغل محسوب مي‌شود. برای حضور در ماموریت بی صبرانه تلاش می کرد. دو روز قبل از حرکت تماس گرفت که حاج آقا از رئیست اجازه گرفتم. رئیست موافقت کرد بقیه را خودت می دانی! من پشت تلفن به او گفتم رئیس من کیه؟ گفت خدا. بعد گفت من استخاره کردم و خوب آمد. من حتما باید همراه شما باشم و اگر مرا نبری گلايه مي‌كنم که خدایا من خواستم و استخاره هم كردم و خوب آمد.

وقتی در صحبت‌های‌شان اشتیاق را لمس کردم زنگ زدم به فرمانده گردانشان و اسمش را نوشتیم. دوباره تماس گرفت و تشکر کرد. خانواده شهید گفتند شبی که می خواست زنگ بزند موبایلش را چند بار دور قرآن چرخاند بعد اجازه گرفت تماس بگیرد و موافقت شود. با این حالت تماس گرفت و وقتی نظر مثبت دادید خدا را شکر کرد. همین شخص چون عشق و صفا و صمیمیت داشت، به میدان نبرد رفت و آنجا دوستان از او شماره خواسته بودند تا در برگشت با شاليكار رفت و آمد داشته باشند. اما شهيد گفته بود برگشتي برایم وجود ندارد. خیلی با اطمینان صحبت می کرد. مي‌گفت: "من نیامدم که برگردم. آمدم که آسمانی شوم." برای مبارزه با تکفیری‌ها وجودش سراسر سرعت و حرکت بود. چون از عشقی که به اهل بیت داشت به میدان رفت، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

نحوه شهادتش هم اين طور بود كه روز 26 آذر شب دوشنبه یکی از رده‌ها وارد عمل مي‌شود و نهایتا نزدیک مواضع دشمن می‌رسند. در هجومی که به مواضع دشمن می‌برند تعدادی از تکفیری‌ها کشته مي‌شوند و چهار نفر از دوستان هم شهید شدند كه اين ميان تیر به بالای قلب محمد شاليكار اصابت مي‌كند. ايشان چند روز در بیمارستان حلب بستری بود و بعد از چهار روز شهید شد.

 

اذن جهاد با تکفیری ها در بین الحرمین

شهید مرادخانی اهل تنکابن بود و در دوران بازنشستگی بسر می برد. 34 سال خدمت کرده بود. آنقدر عشق وعلاقه به میدان های جهاد داشت که بی صبرانه منتظر اعلام نیاز برای حضور در میدان جهاد بود و وقتی برای ماموریت ثبت نام مي‌كند، یک وقفه ای در اعزام پیش مي‌آيد و ايشان در اين فرصت به زیارت امام رضا(ع) مي‌رود و بعد هم در اربعین به كربلا مي‌رود. بعلت شلوغی صحن امام حسین(ع)ايشان به صحن حضرت ابوالفضل(ع) می رود و زیارت می‌کند. به بین الحرمین كه می‌آید و با او تماس می گیرند که آقای مرادخانی فلان روز اعزام است. مي‌گويد خودم را می رسانم.

ایشان بین الحرمین دو رکعت نماز می خواند یک سلامی خالصانه به امام حسین می دهد و می گوید: "ببخشید نتوانستم در شلوغی بوسه ای بر ضریح مبارکت بزنم. من برای دفاع از حرم خواهرت حضرت زینب(س) می روم." از همان کربلا با ماشین مستقیم به مرز می‌آید و از مرز به فرودگاه تهران و بعد هم همراه با کاروان مي‌شود و به سوريه مي‌رود. در آنجا زیارت حضرت رقیه(س) را انجام می دهد و سه روز بعد به درجه رفیع شهادت می‌رسد. ایشان در هجوم به مواضع دشمن حماسه سازی می کند ونهایتا با تيري که به گلویش خورده بود به درجه رفیع شهادت نائل مي‌آيد.

 

اين بار شهيد مي‌شوم

شهید اسماعیل خانزاد هم اهل محمودآباد بودند. ایشان وقتی به سوریه می‌رفت و می‌گفت من این دفعه شهید می‌شوم. تمام بدهکاری‌ها را هم داده بود و به خانواده سفارش‌هاي لازم را كرده بود. گفته بود این دفعه به شهادت خواهم رسید. و عاقبت در نبرد با تکفیری‌ها به درجه رفیع شهادت نائل آمد. اين شهدای عزیز انتخاب شدگان بودند که خداوند آنها را پذیرفت و نهایتا عندربهم یرزقون شدند. انشالله شفیع ما باشند.